بابان: تبیان مجموعه کوچکی است که کارهای بزرگی را انجام می دهد.
فواد بابان یکی از قدیمی ترین و با تجربه ترین گویندگان در عرصه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی مهمان موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان بودند و از سایر بخشهای تبیان بازدید به عمل آوردند که ماحصل بازدید و همچنین گفتگوی ویژه تبیان را با ایشان در زیر می خوانید.
- بفرمائید از چه سالی و چگونه وارد سازمان صدا و سیما شدید ؟
از آنجایی که پدرم گوینده خبر در سازمان بود من هم از شش سالگی به همراه ایشان می رفتم و تا سن چهارده سالگی در سازمان بودم و پس از آن ارتباط من با سازمان قطع شد تا اینکه دیپلم گرفتم و به خدمت مقدس سربازی رفتم و در حین خدمت سربازی همکاری ام را با سازمان در مرکز کرمانشاه ادامه دادم پس از آن به تهران برگشتم و بطور رسمی به استخدام سازمان صدا و سیما به عنوان کارمند و گوینده خبر در آمدم.
در سال 1356 جهت ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و تا سال 60 آنجا بودم که پس از اتمام تحصیلات در رشته مهندسی مکانیک فارغ التحصیل شدم و به ایران برگشتم و از سال 60 بطور رسمی در قسمت خبر فعالیت خود را با سازمان آغاز کردم . در ابتدا یکسال را خارج از تهران و در استان آذربایجان غربی (ارومیه) فعالیت داشتم و از آن موقع تا کنون در شبکه های مختلف سازمان به کار گویندگی مشغول هستم.
در سال 65 از سوی سازمان ما را به دانشگاه آزاد اسلامی معرفی کردند که رشته علوم سیاسی را نیز در این دانشگاه گذراندیم چون می بایست جهت مرتبط بودن با گویندگی خبر، این رشته را نیز چاشنی کارمان قرار می دادیم.
- چند سال سابقه کار دارید و کی بازنشست شدید ؟
بطور رسمی حدود 33 سال سابقه کار دارم و حدود 8 سال است که بازنشسته شده ام.
س:جناب آقای بابان باوجود اینکه بازنشست شده اید ولی ما همچنان شاهد فعالیت شما در کار گویندگی هستیم ، چه چیزی باعث شده که شما پس از باز نشستگی به فعالیت خود ادامه می دهید؟
فقط عشق است که مرا در این شغل تقویت کرده و نیروی مضاعفی به من تزریق شده همچنین علاقه به مردم که نسبت به بنده خیلی لطف دارند با تمام وجود به کارم عشق می ورزم و روز مرگ من روزی است که به من بگویند گویندگی خبررا انجام ندهم واقعاً احساس میکنم پایان کار گویندگی، پایان زندگی من است.و این را هم بگویم که اصلاًمسئله مالی قضیه، برای من مطرح نیست. چون عشقی که به این کارم دارم باهیچ چیز عوض نخواهم کرد.
س: بجز کار گویندگی در چه زمینه دیگری فعالیت داشته اید و یا دارید ؟
من حدود 12 سال مدیر عامل یک کارخانه بودم و فعالیت فنی داشتم و همچنین در کار ساخت و ساز ساختمان نیز بوده و هستم در کل کار تولید را دوست دارم فکر می کنم کار ساخت و ساز یک نوع تولید است که باعث شده عشق و علاقه زیادی به این گونه تولیدات داشته باشم ولی در صورتی که از راه درست و حلال تولید شود و با دعای خیر مردم همراه باشد .
- ارتباط شما با همکارا نتان چگونه است ؟
بسیار عالی است چرا که من از لحاظ روابط عمومی ارتباط خوبی با همکاران پیدا کرده ام بطوری که اگر نیروی جوانی که تازه وارد مجموعه شده قبل از این که احساس غریبی کند سریع به استقبالش می روم و با رویی باز وی را به سمت کارش هدایت می کنم که تعداد زیادی از این عزیزان در حال حاضر در سازمان هستند و خوشبختانه خوشحالم که توانسته ام ارتباط خوبی با آنها برقرار کنم.
- اگر چنانچه به هر دلیلی یکی از همکاران شما (آقای افشار و حیاتی) نتوانند به خبربرسند و از شما بخواهند که سریعاًخودتان را به استودیوی خبر برسانید چه کار میکنید ؟
طبیعی است که خودم را به موقع خواهم رساند وبارها این اتفاق افتاده و همین هفته گذشته یک گوینده نتوانست حاضر شود بنده رفتم و به جای ایشان کار را اجرا کردم و در موردآقای افشار و حیاتی نیز از دوستان قدیمی من هستند که بنده ارادت خاصی نسبت به ایشان دارم و هر موقع که از من کاری خواسته شده با افتخار در خدمت بوده ام و افتخار می کنم که بتوانم به جای آنها خبر بخوانم و این را هم بگویم که آقای حیاتی و افشار خیلی از من سر تر هستند ،در کل نفس عمل مهم است.
- آیا با شبکه های دیگر بجز شبکه یک هم کار کرده اید؟
اولاً خبر شبکه یک که ساعت 14و21 پخش می شود بسیار حساس و مهم است و گویندگان خاص خودش را می طلبد ولی بارها در سایر شبکه ها نیز اتفاق افتاده گوینده ای مشکلی برایش پیش آمده که نتوانسته به خبر برسد از من خواسته شده رفتم و خبر خوانده ام ولی گوینده شبکه های دیگر خبر شبکه اول که بسیار مهم و حساس است را نمی خوانند ولی آقای حیدری به واسطه اینکه در شبکه 2 گفتگوی ویژه خبری را انجام می دهد که تا الان هم بسیار موفق عمل کرده ،می تواند خبر شبکه اول را بخواند.
- آیا گویندگی غرور خاصی دارد ؟
غرور بستگی به خود فرد دارد و من اسم آن را غرور نمی گذارم چرا که یک عشق است ولی اگر این عشق تبدیل به غرور شود قطعاً از بین خواهد رفت . به نظر من ما نباید غرور داشته باشیم چرا که اولاً خداوندخواسته که ما توانایی انجام همچون کاری را داشته باشیم و همچنین تشویق ها و لطف مردم است که باعث این موفقیت شده والا ما از خودمان چیزی نداریم.
- شهرت و معروف بودن شما در جامعه را اگر بخواهید با دو قشر فوتبالیست و یا هنر مند مقایسه کنید فکر می کنید که از لحاظ مشهوریت بالاتر هستید ؟
اولاً من هیچگاه همچون مقایسه ای نمی کنم چرا که هر فردی جایگاه خاص خودش را دارد مثلاً در مراسم یادبود ورزشکار عزیز ملی پوش بسکتبال آقای آیدین نیکخواه بهرامی قشر زیادی از فوتبالیست های سر شناس و مسئولین نظام و همچنین هنرمندان حضور داشتند مردم نیز به جهت ابراز علاقه ،با آنها و همچنین بنده عکس یادگاری می گرفتند این را هم بگویم ممکن است یک پیر مرد و یا پیر زن اگر یک فوتبالیست را ببیند نشناسد ولی قطعاً از بچه تا بزرگ پیر و جوان ،گویندگان خبر را می شناسند ولی ممکن است علاقمندان به ورزش فقط ورزشکاران را بشناسند ولی اقشار مختلف جامعه ما را می شناسند ولی این به آن معنی نیست که ما بالاتر هستیم.
- شما چقدر تاثیردر ورود برادرتان آقای بابک بابان به صدا و سیما و گویندگی خبر داشتید آیا پارتی بازی شده یا خیر ؟
اولاًاین را بگویم ایشان حدود 10 سال است که مشغول به کارشده ولی هنوز رسمی نشده است و این نشان میدهد که اصلاً پارتی در کار نیست و خود من هم نمی دانم چرا این ایراد بر سازمان هم وارد است ولی در مورد گویندگی باید بگویم چون پدر م گوینده بودمن نیز علاقه داشتم که پسرم و یا برادر کوچکترم کار گویندگی را انجام دهند در صورتی که خود برادرم با اصرار من وارد این کار شدو این را هم بگویم که در خانواده ما من و همین برادرم بدترین صدا را د ر خانواده داریم بطوریکه وقتی قصد داریم شعری سر بخوا نیم همه خانواده به ما می گویند خواهش می کنیم شما دو نفراصلاً نخوانید.
گهگاهی نیز از وی انتقاد می کنم و نحوه مسلط بودن در هنگام گویندگی را به ایشا ن می گویم و تلاش زیادی هم کردم که راه بیافتد ولی خوشبختانه خودش خیلی زود راه افتاد و فکر می کنم الان در حال حاضر به کار مسلط باشد.
- شیرین ترین و تلخ ترین خاطره گویندگی خودتان را بفرمایید ؟
شیرین ترین خاطره شکستن حصر آبادان بودکه من اعلام کردم و فکر می کنم شیرین ترین و بهترین خاطره زندگی من باشد و تلخ ترین خبر رحلت حضرت امام بود که به ما اعلام کردند که چه کسی می توانداین خبر را بخواند من وآقای افشار که بغض گلویمان را گرفته بودو ما گفتیم که نمی توانیم ولی آقای حیاتی اعلام کرد که من می توانم وقتی شروع به خواندن کرد با جمله انالا الله و انا الیه راجعون اشک از چشمانش سرازیر شد و پهنای صورتش را فرا گرفت به نظر من یک کار تاریخی ونقطه عطفی در کار گویندگی بودبه نظر من آقای حیاتی خیلی مسلط و با اراده قوی توانست این کار را انجام دهد شایداگر من بودم احتمال داشت پس از گریه کردن دیگر نتوانم ادامه دهم.
- چه سوالی را دوست داشتید از شما بپرسند ولی پرسیده نشد ؟
فکر نمی کنم سوالی باشدکه از من پرسیده نشده باشد.
- ارزیابی شما از تبیان وعملکرد آن چیست ؟
قبل از این که ارزیابی خودم را اعلام کنم تبریک عرض می کنم به کار بران ،چرا که کاربران می توانند از این مجموعه غنی فرهنگی بهره مند شوندو این افتخار را داشتم که از نزدیک با فعالیت این موسسه آشنا شوم همچنین تبریک می گویم به مدیر عامل و همه کارکنان و زحمت کشان تبیان، که اکثراً قشر جوان هستند توانسته اند کار بسیار بزرگ و فرهنگی را انجام دهند و خیلی خوشحالم که این مجموعه راه اندازی شده چرا که جای خالی چنین مجموعه ای در کشورمان احساس می شد و خوشبختانه به سرعت هم در حال پیشرفت است ولی مسئله ای که وجود دارد شناساندن تبیان به جامعه و قشر جوان است که بایستی از طریق رسانه ها و صدا و سیما به مردممعرفی شود چرا که انعکاس این گونه فعالیت های فرهنگی باعث پیشرفت فرهنگ جامعه اسلامی ما خواهدشد.
- خبرهایی که در صدا و سیما انعکاس داده می¬شود چه مقدار صحت دارد؟
اولاً خبر یک رویداد است یک اتفاق است تا اتفاقی نیفتد خبری وجود ندارد ولی به جرأت می¬توانم بگویم که هیچ کجای دنیا به انداز? آمریکا سانسور خبری وجود ندارد و به جرأت می¬توانم بگویم که در ایران به کمترین شکل ممکن خواهد بود. یک نمونه را مثال بزنم، در زمان جنگ آمریکا و عراق هیچ خبری بدون اجاز? آمریکا و با نظر آنها انعکاس داده نمی¬شد ولی تنها خبری که صحیح و سالم به سمع و نظر مردم می¬رسید اخبار ایران بود.
اما نکته حائز اهمیتی که هست بعضی خبرها به خاطر منافع ملی که جنب? سیاسی و خط مشیء مملکتی است و یک سری چیزها را باید گفت و یک سری چیزها را نباید گفت ولی به جرأت می¬توانم بگویم خبرهایی که در کشور ما انعکاس داده می¬¬شود خیلی صحیح¬تر و سالمتر از خبرهایی است که در آمریکا انعکاس داده می سود.
- مدیریت آقای لاریجانی و مهندس ضرغامی چه تفاوتهایی باهم دارند؟
به نظر من هیچ فرقی نمی¬کند و اینچنین تشکیلاتی قائم به فرد نیست، مثلاً هردو در مدیریت سازمان خوب عمل کردند و نمی¬توان تبعیضی قائل شد ولی طبیعی است که افراد سلیقه و نظر خاص خود را دارند که به نظر من یک امر طبیعی است و در حال حاضر آقای ضرغامی نیز تاکنون فعالیتهای خاصی را در زمین? پیشرفت سازمان داشته اند و پویا و شناور عمل کرده¬اند.
- تبیان را در یک جمله توصیف بفرمائید؟
خیلی سخت است که تبیان را در یک جمله توصیف کرد ولی می¬توانم بگویم تبیان یک مجموع? کوچکی است که کارهای بزرگی را انجام می¬دهد و آرزوی موفقیت برای هم? کارکنان تبیان دارم و امیدوارم که این موفقیت همچنان ادامه داشته باشد.
روابط عمومی موسسه تبیان